چگونه استرس و اضطراب را کنترل کنیم؟
در طول زندگی، همه ما کارهایی داریم که سررسید دارند و اگر به آنها نرسیم، نیمهتمام میمانند. گاهی به لیست کارهایمان نگاه میکنیم و نمیدانیم باید از کدام شروع کنیم. با اینکه هر کدام از آنها اهمیت خاصی دارند، در یک لحظه فقط به این فکر میکنیم که چگونه میتوانیم استرس و اضطراب خود را کنترل کنیم.
وقتی همه کارها و دغدغهها را یکجا میبینیم، شبیه به تودهای از وظایف بینظم به نظر میرسند. این حالت باعث میشود فراموش کنیم همه چیز درواقع مربوط به حال و تجربهی شخصی ماست. استرسها و اضطرابها بیدلیل نیستند. اضطراب همیشه کامل و همیشگی نیست و در بسیاری مواقع تنها بهطور نسبی ایجاد میشود.
در چنین شرایطی لازم است یک کار را - حتی اگر به اجبار - انتخاب کنیم و از همان شروع کنیم. درواقع، باید یاد بگیریم از استرس برای ایجاد هیجان و افزایش بهرهوری استفاده کنیم. اما چطور میشود کسی را بهطور کامل برانگیخت و همزمان اضطراب او را هم کاهش داد؟
نکتهی مهم این است که هیجان و اضطراب درست مثل دو شیر خروجی آب عمل میکنند. هرکدامشان اگر بیش از حد باز باشند، میتوانند باعث کاهش عملکرد یا حتی فرسودگی شوند. بنابراین، باید راهی پیدا کنیم تا تعادلی نسبی میان این دو برقرار شود.
تجربههای شخصی زیادی وجود دارند که میتوانند ما را در این مسیر راهنمایی کنند:
استرس به دلیل اهمیت دادن و جدی گرفتن کارها ایجاد میشود.
استرس نتیجهی عجله و نتیجهگرایی بیش از حد است.
گاهی عجله باعث میشود استرس را بزرگتر از آنچه هست ببینیم.
در مسیر مدیریت استرس، نظم شخصی نقش مهمی دارد. اینکه هر روز یادآوری کنیم چرا این کار را انجام میدهیم و هدف اصلیمان چیست، باعث میشود راحتتر بر این احساس غلبه کنیم. حتی اگر گاهی این تلاشها نتیجه فوری نداشته باشند، باز هم باید ادامه داد.
نکتهی دیگری که اهمیت دارد، پرهیز از مقایسهی مداوم خود با دیگران است. موفقیت و آرامش دیگران، معیار قطعی برای سنجش خود ما نیست. هرکسی شرایط و زمینههای متفاوتی دارد و اگر مدام در تلاش باشیم خودمان را به استاندارد دیگری برسانیم، نهتنها استرس ما کمتر نمیشود، بلکه حس نارضایتی هم تقویت میشود.
گاهی باید از خود بپرسیم:
در شرایط فعلی زندگیام، چه چیزی بیشترین تأثیر را بر کیفیت آرامشم دارد؟
یادگیری مدیریت اضطراب یک فرآیند زمانبر است. باید تمرین کنیم، اشتباه کنیم، دوباره بلند شویم و یاد بگیریم. شاید همیشه نتوانیم استرس را بهطور کامل حذف کنیم، اما میتوانیم یاد بگیریم چطور آن را به منبعی برای رشد و پیشرفت تبدیل کنیم.
در نهایت، باید بدانیم که قرار نیست هیچوقت همهچیز کامل پیش برود. هرچقدر هم که تلاش کنیم، بعضی روزها بهتر از روزهای دیگرند و بعضی چالشها بزرگتر از آنچه انتظار داشتیم. اگر بتوانیم این را بپذیریم و در مسیر تغییر انعطاف داشته باشیم، خودمان را آماده میکنیم برای ساختن یک مخزن آرامش عمیقتر و ماندگارتر در زندگی.
ارسال یک دیدگاه
ایمیل شما منتشر نخواهد شد، فیلد های اجباری با علامت * مشخص شده اند.
نظرات ( 0 )
برای این مقاله نظری ثبت نشده است!